عراقی ها در لحظات آخر اسارت هم به حاج آقا ابوترابی متوسل شدند
در نهایت بعثی ها باز متوسل به حاج آقا شدند . حاجی با متانت و وقار خاص خودش به بچه ها گفت شما نگران من نباشید، قرار است من با چند تن از اسرای دیگر به میهن بازگردم./ از روزی که زمزمه آزادی اسرا به گوش بچه ها رسید ، اردوگاه حالت خاصی به خود گرفت . بچه ها با حاج آقا بیشتر نشست و برخواست داشتند . چند روز قبل از آزادی شایعه شده بود که در دو مرحله شما را آزاد می کنند . عده ای می گفتند بهتر است آنهایی که دارای اسارت بیشتر هستند اول آزاد شده و به وطن برگردند وعده ای هم مخالف بودند و می گفتند باید به نوبت انجام گیرد و حرفهای دیگر... نهایتا به حاج آقا ...
Click
To Read Full Article