شعر طنز: شُرطهای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت
شُرطه ای در حج، مرا دید و گریبانم گرفت | گفتمش: حُرمت بدار احرام من افسار نیست || گفت: ساکت! می کشم بیرون زبانت را ز حلق | گفتمش: تا عقل دارم، بی زبانی عار نیست || گفت: عقل ما کجا و عقل ایرانی کجا؟ | گفتمش: احسنت! فرقش قابل انکار نیست
Click
To Read Full Article