خس خس نفسهایم را میشنوی؟
فقط باید در آن هوا نفس کشیده باشی که بفهمی چه می گویم. باید ریه هایت از خاک، پر و خالی شده باشد. باید سوی دیدن از چشم هایت رفته باشد. از زبان تا حلقت را خاک فرا گرفته باشد، که هیچ مزه ای تو را به شوق نیاورد. باید حس لامسه ات آنقدر کرخت شده باشد که لمس هیچ دست و بوسیدن هیچ صورتی، خون را در رگ هایت به خروش نیندازد. باید خاک در بینی ات، آنقدر منجمد شده باشد که بوی هیچ خاطره ای از روز ها و عطرهای خاطره انگیز را به یاد نیاوری. باید حملهٔ رعدگون خاک، تو را چندین روز و هفته و ماه در خانه های خاک خورده حبس کرده باشد که بفهمی این ریزگردهای معلق ...
Click
To Read Full Article