خانواده بیمار لطفاً!
آن به موها مخالف زدن ژل، آن صاحب بیمارستانی در شهر «هانوفر»، آن قیچی و چاقو به دست مَشت، آن بزرگ شده در شهر «رشت»، آن عاشق بابا و مامان، آن در جوانی عازم «آلمان»، آن لایق خوردن آب از قمقمه، آن رئیس بین المللی «قاعده جمجمه»، آن عاشق شستن لباس توی تَشت، آن صاحب کلید طلایی «رشت»، آن مخالف کشیدن و گرفتن چک، آن صاحب نشان لیاقت درجه یک، آن دوستدار شنیدن جملات پر نغز، آن لایق جراحی مغز، آن علاقه مند به قایق بادی، آن بیننده داربی در استادیوم آزادی، آنکه علاقه مند کارتون پت و مته، آنکه معتقد است جراجی مغز بی نهایته، آن عاشق سوار شدن روی خر، آن صاحب ...
Click
To Read Full Article