برای استاد فرامرز شکرخواه | ساز و ردیف بهانه بود
ساز و ردیف بهانه بود، روح فرامرز و علی تشنه چیز دگر بود. چیزی برتر از یادگیری ساز و نغمه، و شاید هر نغمه پلکانی بود که این دو دوست دیرینه در هر جا به دنبالش می گشتند ... «عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود، هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد و علی ثابت نیا برای آمدن به کلاس کمانچه با من قرار گذاشتند. گفتم از کجا می آیید؟ گفتند از مشهد. در همان جلسه اول از گفتار و رفتار و خنده هایشان، من آنان را مثل دو پرنده، دو مرغ عشق دیدم که به یکدیگر، به زندگی، به مردم و به موسیقی و کمانچه عشق می ورزند. اگر شما باور نمی کنید، من باور می کنم ساز و ردیف ...
Click
To Read Full Article