حکایت مسگر و زرگر محله تکیه دولت
برای حسام پیک موتوری کترینگ سر کوچه، همه پلاک ها ۱۳ بودند. فوق لیسانس جامعه شناسی بود و آنقدر به قول خودش جامعه توی سرش زده بود که حالا روانشناس ها بهش می گفتند آنتی سوشیال که یعنی ضد جامعه یا جامعه گریز./ آن روز داشت تعریف می کرد که می خواهد دختر ابرام دلال را به زنی بگیرد تا شاید بدبختی دست از سرش بردارد. مش اسماعیل لحاف دوز، همسایه زیرزمین خانه پدری غرولند های حسام را که شنید برایش حکایتی از مسگر و زرگری را تعریف کرد که یحتمل تصور می کرد حکمتی برای آینده حسام دارد. مش اسماعیل گفت پدرم تعریف می کرد قدیم تر ها بازار بزاز ها مقابل کوچه تکیه ...
Click
To Read Full Article